فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زيبا ساز ، نایت اسکین
ادرینا و مهد



















Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


نینیه نازم

خاطرات پرنسس کوچولوی ما

یه مدت خیلی تو خونه بودمو حوصم سر میرفت ادرینا هم بی تابی میکردو تو خونه نمیموند منم تصمیم گرفتم با باباش برم سرکار  ادرینا هم بزاریم مهد

خلاصه یه هفته رفتیمو تو رو هم گداشتیم مهد اما مهد گفت روزانه ساعتشو زیاد کنیم تا سختت نباشه برای روز سوم تا ساعت 13 موندی و هوای منو نکردی خیلی خوب کنار اومدی

اما برای روز چهارم چنان سرمای شدیدی خوردی که مجبور شدم بمونمو ازت مراقبت کنم تب کردی منم قید کارو زدم و دیگه نرفتم چون تو برام مهمتر از همه چیز هستی 

 

ادرینای تب دار

ادرینا تو مهد

ادرینا خونه ی دوستش ارنیکا

دارم با داییم درس میخونمRead

دماوند

نقاشی با رنگ انگشتی

نحوه هندونه خوردن

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در شنبه 20 / 3 / 1393برچسب:,ساعت1:57 بعد از ظهرتوسط مریم و علی | |